جهاد با طایفه و قبیله طایفه و قبیله انسان نیز نوعى از ولایت را بر او اعمال مىکند، و گاهىاحساس ضعف و ناتوانى هم انسان را وادار مىسازد که تسلیم این ولایتشود. البتّه این نوع ولایت، در داخل چارچوب دین، احکام و مقرّرات آن،قابل قبول است، امّا اگر از حدود و ثغور دین تجاوز کند مردود خواهدبود، و لذا خداوند به پیامبرشصلى الله علیه وآله دستور داد که بستگان نزدیک و طایفهخود را انذار دهد و به اسلام دعوت کند. خداوند سبحان فرمود: )وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ(269)). »و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن.« انذار دادن نوعى از جهاد است زیرا کسى که فردى را انذار مىدهد، درواقع او را تهدید مىکند و ادامه روابطش را با او به قبول دعوتش مشروطمىسازد. خداوند داستان حضرت ابراهیمعلیه السلام و پیروان او را در برخورد باقومشان و بیزارى جستن از آنان را براى ما مثل مىآورد و چنین بیانمىکند: )قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُمِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغَضاءُ أَبَداًحَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنشَیءٍ رَبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ(270)). »براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجودداشت، در آن هنگامیکه به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه غیر از خدا مىپرستید.بیزاریم، ما نسبت به شما کافریم و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشکارشده است تا آن زمان که به خداى یگانه ایمان بیاورید، جز آن سخن ابراهیم که بهپدرش گفت که براى تو آمرزش طلب مىکنم و در عین حال در برابر خداوند براى تومالک چیزى نیستم، پروردگارا! ما بر تو توکّل کردیم و به سوى تو بازگشتیم و همهفرجامها به سوى توست.« از این آیه چنین الهام مىگیریم که ایمان انسان کامل نمىگردد، بلکهاصلاً تحقّق پیدا نمىکند مگر اینکه انسان از کافر، بیزارى بجوید هر چنداز ارحام و بستگان نزدیک او هم باشد، و مبارزه و جهاد انسان بر ضد طایفهو قبیله کافرش از همان وقتى آغاز مىگردد که از قید ولایت و سلطه قبیلهخارج شده و به ولایت خداوند سبحان داخل مىگردد. رابطه انسان با خانواده و اهل و تبارش نباید براساس تبعیّت مطلقوپیروى کورکورانه استوار باشد تا آنان هر وقت خواستند بر او اعمال نفوذکرده و فشار بیاورند.